شکل نوشتاری دیگر این لغت: nonresidential
غیرمسکونی
The architect specializes in designing non-residential complexes.
معمار در طراحی مجتمعهای غیرمسکونی تخصص دارد.
Non-residential property prices have risen this year.
قیمت املاک غیرمسکونی امسال افزایش یافته است.
غیرمسکونی، اداری، تجاری، صنعتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Traffic is heavier in non-residential parts of the city during the day.
ترافیک در بخشهای تجاری شهر درطول روز سنگینتر است.
Shops and factories are concentrated in non-residential zones.
فروشگاهها و کارخانهها در نواحی غیرمسکونی متمرکز شدهاند.
بدون اقامت (کار یا تحصیل بدون سکونت در محل)
This course is non-residential, so students return home every day.
این دوره بدون اقامت است، بنابراین دانشجویان هر روز به خانه برمیگردند.
Non-residential jobs are ideal for people who live nearby.
مشاغل بدون اقامت برای افرادی که نزدیک محل کار زندگی میکنند، ایدهآل است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «non-residential» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/non-residential