فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nonscheduled

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(حمل‌ونقل هوایی) بدون برنامه، غیربرنامه‌ریزی‌شده، غیرزمان‌بندی‌شده (دارای مجوز برای حمل‌ونقل هوایی خارج از برنامه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The company is licensed to operate nonscheduled air services across the region.

این شرکت دارای مجوز ارائه‌ی خدمات هوایی غیربرنامه‌ریزی‌شده در سطح منطقه است.

Nonscheduled air services require special authorization from the civil aviation authority.

خدمات هوایی خارج از برنامه نیازمند دریافت مجوز ویژه از سازمان هواپیمایی کشوری هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nonscheduled

  1. adjective authorized for air transportation without a fixed timetable

ارجاع به لغت nonscheduled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nonscheduled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nonscheduled

لغات نزدیک nonscheduled

پیشنهاد بهبود معانی