با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

North-northwest

ˌnɔːrθnɔːrθˈwest ˌnɔːθnɔːθˈwest
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective adverb
(قطب نمای دریانوردان) شمال از شمال باختری (30 درجه و 22 دقیقه در غرب جهت شمال یا نصف زاویه‌ی میان شمال و شمال غرب)، از سوی یا به طرف شمال از شمال باختری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد north-northwest

  1. noun The compass point that is midway between north and northwest
    Synonyms: nor-nor-west, nnw
  2. adverb To, toward, or in the north-northwest
    Synonyms: nor-nor-west

ارجاع به لغت north-northwest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «north-northwest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/north-northwest

لغات نزدیک north-northwest

پیشنهاد بهبود معانی