زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Northbound

ˈnɔːrθbaʊnd ˈnɔːθbaʊnd

معنی northbound | جمله با northbound

adjective

عازم شمال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a northbound train

قطار عازم شمال

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد northbound

  1. adjective moving toward the north
    Synonyms:
    northward

لغات هم‌خانواده northbound

ارجاع به لغت northbound

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «northbound» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/northbound

لغات نزدیک northbound

پیشنهاد بهبود معانی