فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Oilstove

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خوراکپز نفتی، بخاری نفتی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد oilstove

  1. noun Heater that burns oil (as kerosine) for heating or cooking
    Synonyms: oil heater, kerosene-heater, kerosine heater

ارجاع به لغت oilstove

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oilstove» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oilstove

لغات نزدیک oilstove

پیشنهاد بهبود معانی