آخرین به‌روزرسانی:

Oilskin

ˈɔɪlskɪn ˈɔɪl-skɪn

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

پارچه‌ی برزنت، پارچه‌ی مشمع، پارچه‌ی ضدآب

The hiker's backpack was made of oilskin.

کوله‌پشتی کوه‌نورد از پارچه‌ی برزنتی ساخته شده بود.

She wrapped her camera in an oilskin to keep it dry during the storm.

او دوربینش را در یک پارچه‌ی ضدآب پیچید تا در طول طوفان خشک بماند.

noun plural countable

پوشاک لباس ضدآب، لباس برزنتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The fisherman wore an oilskin to protect himself from the rain.

ماهیگیر برای محافظت از خود در برابر باران لباس ضدآب پوشید.

The sailor's oilskin kept him warm and dry in the stormy weather.

لباس ضدآب ملوان او را در هوای طوفانی گرم و خشک نگه می‌داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oilskin

  1. noun a macintosh made from cotton fabric treated with oil and pigment to make it waterproof
    Synonyms:
    slicker

ارجاع به لغت oilskin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oilskin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oilskin

لغات نزدیک oilskin

پیشنهاد بهبود معانی