متعفن، بدبو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His shoes carried an olid odor after the long hike.
کفشهایش بعد از پیادهروی طولانی بوی بدی داشتند.
We decided to leave the olid area and find fresh air.
تصمیم گرفتیم ناحیهی بدبو را ترک کنیم و هوای تازه پیدا کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «olid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/olid