آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

On Account

ɑn əˈkaʊnt ɒn əˈkaʊnt

معنی on account | جمله با on account

collocation formal B2

به‌خاطر، به‌دلیل، به‌سبب

They left early on account of the traffic.

آن‌ها به‌خاطر ترافیک زود رفتند.

The match was postponed on account of heavy rain.

مسابقه به‌دلیل باران شدید به تعویق افتاد.

collocation

به‌طور نسیه، قسطی، به‌عنوان بیعانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Some suppliers allow buying on account in installments.

بعضی تأمین‌کنندگان اجازه‌ی خرید به‌صورت قسطی را می‌دهند.

The company settled the invoices that were purchased on account last year.

شرکت صورت‌حساب‌هایی را که سال گذشته با بیعانه خریداری شده بود، تسویه کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت on account

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «on account» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/on-account

لغات نزدیک on account

پیشنهاد بهبود معانی