فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

On The Watch

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • collocation
    مواظب، مراقب، هشیار، گوش به زنگ، درحال دیده‌بانی یا نگهبانی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت on the watch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «on the watch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/on-the-watch

لغات نزدیک on the watch

پیشنهاد بهبود معانی