فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

On To

ˈɒn tu ˈɒn tə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

slang
آگاه بودن، خبردار بودن، بو بردن، پی بردن، متوجه شدن، دست کسی را خواندن، فهمیدن (نقشه یا نیت کسی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- We have to be careful. If he gets on to us, the whole plan will fail.
- باید مراقب باشیم. اگه متوجه بشه، کل نقشه خراب می‌شه.
- Are you on to what he's really trying to do?
- فهمیدی واقعاً دنبال چیه؟
- They thought they could trick me, but I was already on to them.
- فکر می‌کردند می‌تونن منو گول بزنن، اما من از قبل دستشون رو خونده بودم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت on to

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «on to» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/on-to

لغات نزدیک on to

پیشنهاد بهبود معانی