آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Operant

ˈɑːpərənt ˈɑːpərənt

معنی operant | جمله با operant

noun adjective

مؤثر، عامل، کار‌کننده، فعالیت‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

operant conditioning

شرطی‌شدن کنشگر

operant conscience

وجدان مؤثر

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت operant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «operant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/operant

لغات نزدیک operant

پیشنهاد بهبود معانی