آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Organdy

ˈɔːrɡəndiː ˈɔːɡəndɪ

توضیحات:

همچنین organdie نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار organdy رایج است.

معنی organdy | جمله با organdy

noun uncountable

ارگاندی (نوع مجعد و پر از موج پارچه‌ی پنبه‌ای که نیمه‌شفاف و کمابیش ظریف است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She wore a beautiful dress made of organdy to her sister's wedding.

او برای مراسم عروسی خواهرش لباس زیبایی پوشیده بود که از ارگاندی ساخته شده بود.

The bride's dress was made of organdie.

لباس عروس از ارگاندی بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The designer used organdie to create a stunning bridal gown.

این طراح از ارگاندی برای خلق یک لباس عروس خیره‌کننده استفاده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت organdy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «organdy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/organdy

لغات نزدیک organdy

پیشنهاد بهبود معانی