همچنین میتوان از orographical به جای orographic استفاده کرد.
جغرافیا اوروگرافیک، کوهساری (وابسته به کوهشناسی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The orographic winds battered the coastline.
بادهای کوهساری خط ساحلی را درنوردید.
The orographic rainfall created lush green valleys.
بارندگی کوهساری درههای سرسبزی را ایجاد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «orographic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/orographic