فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Orographic

ˌɔːrəˈɡræfɪk ˌɔːəˈɡræfɪk

توضیحات:

همچنین می‌توان از orographical به‌ جای orographic استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

جغرافیا اوروگرافیک، کوهساری (وابسته به کوه‌شناسی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The orographic winds battered the coastline.

بادهای کوهساری خط ساحلی را درنوردید.

The orographic rainfall created lush green valleys.

بارندگی کوهساری دره‌های سرسبزی را ایجاد کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت orographic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «orographic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/orographic

لغات نزدیک orographic

پیشنهاد بهبود معانی