باید، بایست، بایستی، باید و شاید
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He ought to pay his debts.
او بایستی قرضهای خود را بدهد.
You ought to take better care of yourself.
باید از خودت بهتر مراقبت کنی.
These shoes ought to fit you.
این کفشها باید به پای شما بخورد.
The result of the test ought to be positive.
نتیجهی امتحان باید طبق معمول مثبت باشد.
you ought to have gone
بایستی رفته بودی، بایستی میرفتی
They ought not to let their children play in the street.
آنها نباید بگذارند بچههایشان در خیابان بازی کنند.
نبایستی، نمیبایستی، نباید
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ought» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ought