امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Always

ˈɑːlweɪz ˈɔːlwəz / / -weɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb A1
همواره، همیشه، پیوسته، همه وقت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He always comes late.
- او همیشه دیر می‌آید.
- I shall always love you.
- همیشه تو را دوست خواهم داشت.
- They have always been nice to me.
- آن‌ها همیشه نسبت به من مهربان بوده‌اند.
- always changing
- دائماً در حال تغییر
- If you don't like your job, you can always resign.
- اگر از شغلت خوشت نمی‌آید، می‌توانی هروقت بخواهی استعفا بدهی.
- "How shall I get back?" "There's always the bus!"
- «چطور برگردم؟» «هرموقع بخواهی اتوبوس هست!»
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد always

  1. adverb forever; continually
    Synonyms:
    consistently constantly eternally ever everlastingly evermore forevermore for keeps in perpetuum invariably perpetually regularly repeatedly till blue in the face till cows come home till hell freezes over unceasingly without exception
    Antonyms:
    at no time never

Idioms

ارجاع به لغت always

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «always» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/always

لغات نزدیک always

پیشنهاد بهبود معانی