با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Always

ˈɑːlweɪz ˈɔːlwəz / / -weɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb A1
    همواره، همیشه، پیوسته، همه وقت
    • - He always comes late.
    • - او همیشه دیر می‌آید.
    • - I shall always love you.
    • - همیشه تو را دوست خواهم داشت.
    • - They have always been nice to me.
    • - آن‌ها همیشه نسبت به من مهربان بوده‌اند.
    • - always changing
    • - دائماً در حال تغییر
    • - If you don't like your job, you can always resign.
    • - اگر از شغلت خوشت نمی‌آید، می‌توانی هروقت بخواهی استعفا بدهی.
    • - "How shall I get back?" "There's always the bus!"
    • - «چطور برگردم؟» «هرموقع بخواهی اتوبوس هست!»
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد always

  1. adverb forever; continually
    Synonyms: consistently, constantly, eternally, ever, everlastingly, evermore, forevermore, for keeps, in perpetuum, invariably, perpetually, regularly, repeatedly, till blue in the face, till cows come home, till hell freezes over, unceasingly, without exception
    Antonyms: at no time, never

Idioms

ارجاع به لغت always

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «always» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/always

لغات نزدیک always

پیشنهاد بهبود معانی