با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Eternally

    ɪˈtɝːnli ɪˈtɜːnəl-i
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adverb
    ابدی، همیشگی، تا ابد، برای همیشه، بی‌وقفه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - I love you eternally.
    - تا ابد دوست دارم.
    - He’s a player who’s eternally arguing with the referee.
    - او بازیکنی است که یک‌ریز با داور بحث می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد eternally

    1. adverb endlessly
      Synonyms: always, continually, ever, evermore, forever, forevermore, for ever so long, for keeps, in perpetuum, perpetually, regularly, till cows come home
      Antonyms: briefly, changeably, temporarily, transiently

    ارجاع به لغت eternally

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «eternally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eternally

    لغات نزدیک eternally

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی