walking, going
پیادهروی
going on foot
بالاروی
going on top
on, over, on top of, top, upon, atop, face
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
یادداشت مختصری روی کاغذ نوشت.
He jotted down a brief note on the paper.
آبی که از روی سنگها میچکد (نشت میکند)
water distilling over the rocks
ادبی face, countenance, physiognamy, visage, lineaments
روی او آشکارگر آشفتگی افکارش بود.
His face reflected the turmoil of his thoughts.
هنرمند با جزئیات شگفتانگیز جوهرهی روی سوژهاش را به تصویر کشید.
The artist captured the essence of his subject's visage with remarkable detail.
شیمی عنصر شیمیایی zinc
زینک مادهی معدنی ضروری برای سلامت انسان است.
Zinc is an essential mineral for human health.
بسیاری از مکملهای غذایی شامل زینک برای تقویت سیستم ایمنی میشوند.
Many dietary supplements contain zinc to boost the immune system.
کلمهی «روی» در معنای «بالای» یا قرار گرفتن چیزی در سطح یا قسمت فوقانی چیز دیگر، در زبان انگلیسی به "on" ترجمه میشود.
در این معنا، «on» برای بیان جایگاه فیزیکی یک شیء بر بالای شیء دیگر استفاده میشود، به شرطی که تماس مستقیم یا نزدیکی فیزیکی بین آنها برقرار باشد. به عنوان مثال، در جملهی:"The keys are on the table" (کلیدها روی میز هستند)،حرف اضافهی "on" نشان میدهد که کلیدها در قسمت بالایی میز قرار دارند و با آن در تماس هستند.
این کاربرد یکی از ابتداییترین و اصلیترین معانی حرف «on» در انگلیسی است، که به ذهن تصویر کاملاً قابل درکی از موقعیت اشیاء میدهد. از آنجایی که بسیاری از توصیفهای فیزیکی و مکانی بر پایهی درک فضایی است، «on» در این کاربرد بسیار متداول و مهم محسوب میشود.
در موارد خاصتر، «on» میتواند برای اشاره به چیزهایی که روی سطحی ناپایدار یا متحرک هستند نیز استفاده شود. مانند:"The book is on the chair" یا"There is a cup on the tray"که در هر دو مورد، جسمی روی سطحی دیگر قرار گرفته و آن را اشغال کرده است، حتی اگر سطح صاف یا ساکن نباشد.
نکتهی مهم این است که «on» با واژههایی بهکار میرود که سطح قابلتصور دارند. مثلاً میگوییم:"He sat on the floor" (او روی زمین نشست)،اما نمیگوییم "on the air" برای کسی که پرواز میکند – در آن حالت از "in the air" استفاده میشود، چون هوا سطح ملموسی ندارد. این تمایز نشان میدهد که استفاده از «on» در معنای «بالای» وابسته به وجود سطح واقعی یا ذهنی برای قرارگیری است.
در برخی موارد، «on» حتی وقتی تماس فیزیکی مستقیمی وجود ندارد، باز هم به مفهوم بالا یا تسلط اشاره دارد. مثلاً:"There is a roof on the house" (سقفی روی خانه است) – حتی اگر بهصورت فنی، سقف مستقیماً به ساختمان وصل است، همچنان «on» بهکار میرود، چراکه مفهوم "در قسمت بالایی" و "تسلط داشتن بر" را منتقل میکند.
استفاده از «on» برای بیان موقعیت بالا، زمانی درست است که آن شیء بهنوعی در قسمت فوقانی چیزی قرار گرفته و در بیشتر موارد با آن تماس دارد. این کاربرد نه تنها در زبان محاوره، بلکه در نوشتار رسمی و توصیفهای علمی یا فنی نیز نقش بسیار مهمی دارد.
کلمهی «روی» در معنای «چهره» یا صورت انسان، در زبان انگلیسی به "face" ترجمه میشود.
در زبان فارسی، واژهی «روی» در معنای قدیمیتر و ادبی، مترادف با «چهره» یا «صورت» به کار میرفته است. این کاربرد هنوز هم در شعر، نثر ادبی، متون عرفانی، و گفتارهای رسمی یا شاعرانه دیده میشود؛ مانند:«روی تو را چو دیدم، دل از کفم برفت»که در آن، «روی» اشاره به زیبایی یا حضور چهرهی کسی دارد. در زبان انگلیسی، برای بیان این معنا، از کلمهی "face" استفاده میشود، که هم در کاربردهای معمولی و هم در بافتهای شاعرانه رایج است.
چهره یا «face» از مهمترین بخشهای بدن برای ارتباطات انسانی است. صورت انسان مجموعهای از اندامها را در خود جای داده است: چشمها، ابروها، بینی، دهان، و پوست که نهتنها در شناخت افراد بلکه در ابراز احساسات، زبان بدن، و دریافت واکنشهای احساسی نقش اساسی دارند. مغز انسان بهگونهای تکامل یافته که بهسرعت چهرهها را تشخیص دهد و تفاوتهای بسیار جزئی میان آنها را درک کند. این ویژگی به ایجاد ارتباط اجتماعی مؤثر و همدلی کمک میکند.
در ادبیات و هنر، چهره همواره مرکز توجه بوده است. در شعر فارسی، چهره معشوق – یا همان «روی» – نشانهای از زیبایی، کمال، و گاه حتی تجلی معنویت تلقی شده است. «روی یار» در غزلهای فارسی، جلوهی جمالی است که عاشق را واله و حیران میکند. در زبان انگلیسی نیز همین مضمون به شکلهای مختلف بازتاب یافته است، مانند استفاده از واژهی "face" در عبارتهایی چون "the face of beauty" یا "her face was a poem" که بیانگر ارزش هنری و عاطفی چهره است.
از نظر فرهنگی، چهره در بسیاری از جوامع با ارزشهای هویتی و اجتماعی گره خورده است. عباراتی مانند «حفظ آبرو» در فارسی، یا "saving face" در انگلیسی، به مفاهیمی چون حیثیت، احترام، و جایگاه اجتماعی اشاره دارند. بنابراین، «روی» یا «face» فقط یک عضو فیزیکی نیست، بلکه بار معنایی فرهنگی و اجتماعی گستردهای نیز دارد.
در پزشکی و زیستشناسی نیز، ساختار چهره برای شناسایی وضعیت سلامت روانی و فیزیکی فرد اهمیت دارد. واکنشهای چهرهای (مثل لبخند، اخم یا تعجب) اغلب بازتاب مستقیم احساسات درونی هستند و نقش مهمی در ارتباطات غیرکلامی ایفا میکنند. حتی در فناوریهای نوین مانند تشخیص چهره (face recognition) یا ردیابی احساسات با هوش مصنوعی، صورت انسان بهعنوان کلید اصلی تعامل انسان و ماشین مطرح شده است.
کلمهی «روی» در معنای فلز، در زبان انگلیسی به "zinc" ترجمه میشود.
فلز روی (zinc) یکی از عناصر شیمیایی مهم با نماد Zn و عدد اتمی 30 است. این فلز به رنگ نقرهای مایل به آبی، نسبتاً سبک، اما مقاوم در برابر خوردگی است و در جدول تناوبی در دستهی فلزات واسطه قرار دارد. روی یکی از فلزات پرکاربرد در صنایع مختلف است و نقش حیاتی در بدن انسان نیز دارد. این عنصر از دوران باستان شناخته شده بود، اما استخراج و شناخت دقیق آن بهعنوان یک عنصر مستقل به قرون وسطی و دوران نوین برمیگردد.
در صنعت، روی بهطور عمده برای گالوانیزه کردن فلزات دیگر مانند فولاد استفاده میشود تا از زنگزدگی آنها جلوگیری شود. در این فرآیند، سطح فلز با لایهای از روی پوشانده میشود تا در برابر رطوبت و اکسایش مقاوم گردد. این ویژگی، روی را به عنصری کلیدی در ساخت محصولات فلزی مقاوم، مانند لولهها، ورقها، پیچومهرهها و سازههای صنعتی تبدیل کرده است. همچنین، آلیاژهای حاوی روی مانند برنج (آلیاژ مس و روی) در ساخت ابزار، قفلها، وسایل موسیقی و زیورآلات کاربرد فراوان دارند.
روی در صنایع الکترونیک، باتریسازی و حتی داروسازی نیز جایگاه مهمی دارد. برای مثال، باتریهای قلیایی (alkaline batteries) و باتریهای روی-کربن، از روی بهعنوان یکی از الکترودها استفاده میکنند. همچنین، اکسید روی (zinc oxide) در تولید کرمهای ضدآفتاب، پمادهای پوستی، لوازم آرایشی، و سرامیکها نقش مهمی ایفا میکند. خاصیت ضدباکتریایی و ضدالتهابی ترکیبات روی باعث شده است که در داروهای پوستی برای درمان آکنه، اگزما و سایر مشکلات پوستی کاربرد داشته باشند.
در بدن انسان، روی یکی از مواد معدنی ضروری محسوب میشود. بدن برای انجام صدها واکنش آنزیمی به روی نیاز دارد. این عنصر در تقویت سیستم ایمنی، ترمیم زخمها، سنتز DNA و رشد سلولی نقش کلیدی دارد. کمبود روی میتواند باعث ضعف ایمنی، تأخیر در بهبود زخم، مشکلات پوستی، ریزش مو و حتی اختلال در رشد کودکان شود. منابع غذایی سرشار از روی شامل گوشت قرمز، مرغ، مغزها، حبوبات و غلات کامل هستند.
از لحاظ زیستمحیطی، استخراج و مصرف روی نیازمند نظارت دقیق است تا از آلودگیهای ناشی از معادن جلوگیری شود. با این حال، بسیاری از کاربردهای این فلز به سمت بهرهبرداری پایدار پیش رفتهاند. همچنین، فلز روی قابل بازیافت است و بخش زیادی از مصرف صنعتی آن از طریق بازیافت محصولات قدیمی تأمین میشود، که این موضوع آن را به گزینهای سازگارتر با محیطزیست تبدیل کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «روی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/روی