فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Outvote

ˌaʊtˈvoʊt aʊtˈvəʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive
    بیشتر رأی بردن از
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد outvote

  1. verb To get the better of another
    Synonyms: overwhelm, out-ballot, snow-under

ارجاع به لغت outvote

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outvote» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outvote

لغات نزدیک outvote

پیشنهاد بهبود معانی