Overfitting

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    کامپیوتر هوش مصنوعی بیش‌برازش (حالتی که در آن مدل یادگیری ماشین به‌طور بیش‌ازحد به داده‌های آموزشی وابسته شده و الگوهای تصادفی را به‌عنوان الگوهای واقعی در نظر می‌گیرد) link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - To prevent overfitting, it's essential to use techniques like cross-validation.
    - برای جلوگیری از بیش‌برازش، استفاده از تکنیک‌هایی مانند اعتبارسنجی متقابل ضروری است.
    - Overfitting occurs when a model learns the noise in the training data instead of the actual patterns.
    - بیش‌برازش زمانی رخ می‌دهد که مدل به‌جای الگوهای واقعی، نویز موجود در داده‌های آموزشی را یاد بگیرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد overfitting

    1. noun a modeling error that occurs when a machine learning model learns the training data too well, including its noise and outliers, rather than generalizing from it
      Antonyms:
      underfitting

    ارجاع به لغت overfitting

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «overfitting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overfitting

    لغات نزدیک overfitting

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه