Oversell

ˌoʊvərˈsel ˌəʊvəˈsel
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

verb - transitive
بیش از عرضه یا تولید فروش کردن، فزون فروشی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
verb - transitive
بیش‌ازحد کسی را به کاری تشویق کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد oversell

  1. verb To convey for a consideration
    Synonyms: glut the market with, overpromote, promote too hard, promote too much

ارجاع به لغت oversell

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oversell» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/oversell

لغات نزدیک oversell

پیشنهاد بهبود معانی