همچنین palankeen نیز نوشته میشود ولی حالت نوشتار palanquin رایج است.
تخت روان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The planquin of the king was adorned with precious jewels and gold.
تخت روان پادشاه با جواهرات گرانبها و طلا آراسته شده بود.
The palankeen was brought in to carry the injured soldier to safety.
تخت روان را آوردند تا سرباز مجروح را به محل امنی ببرند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «palanquin» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/palanquin