فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Paper Knife

ˈpeɪpərˈnaɪf ˈpeɪpənaɪf

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی بریتانیایی چاقوی پاکت نامه

I always keep a paper knife handy to open letters without tearing them.

من همیشه یک چاقوی پاکت نامه برای باز کردن نامه‌ها بدون پاره کردن آن‌ها در دست دارم.

The paper knife on my desk is adorned with intricate carvings.

چاقوی پاکت نامه روی میزم با کنده‌کاری‌های پیچیده تزئین شده است.

noun countable

چاقوی کاغذبری، کارد قطاعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

She carefully sharpened the blade of her paper knife.

تیغه چاقوی کاغذی‌بری‌اش را با دقت تیز کرد.

The old, rusty paper knife was no longer effective.

کارد قطاعی کهنه و زنگ‌زده دیگر مفید نبود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت paper knife

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «paper knife» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/paper-knife

لغات نزدیک paper knife

پیشنهاد بهبود معانی