انگلیسی بریتانیایی چاقوی پاکت نامه
I always keep a paper knife handy to open letters without tearing them.
من همیشه یک چاقوی پاکت نامه برای باز کردن نامهها بدون پاره کردن آنها در دست دارم.
The paper knife on my desk is adorned with intricate carvings.
چاقوی پاکت نامه روی میزم با کندهکاریهای پیچیده تزئین شده است.
چاقوی کاغذبری، کارد قطاعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She carefully sharpened the blade of her paper knife.
تیغه چاقوی کاغذیبریاش را با دقت تیز کرد.
The old, rusty paper knife was no longer effective.
کارد قطاعی کهنه و زنگزده دیگر مفید نبود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «paper knife» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/paper-knife