با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Parentheses

pəˈrenθəˌsiz pəˈrenθəsiːz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural
    شکل جمع لغت parenthesis
    • - ) The author used parentheses to provide additional information in the sentence.
    • - نویسنده برای ارائه‌ی اطلاعات اضافی در جمله از پرانتز استفاده کرده است.
    • - She reminded us to use parentheses when citing sources in our research papers.
    • - او به ما یادآوری کرد که هنگام ذکر منابع در مقالات تحقیقاتی خود از پرانتز استفاده کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد parentheses

  1. noun A message that departs from the main subject
    Synonyms: excursuses, enclosures, irrelevancies, digressions, divergencies, tangents, excursions, asides, divergences, deviations

ارجاع به لغت parentheses

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parentheses» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/parentheses

لغات نزدیک parentheses

پیشنهاد بهبود معانی