حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
ضربت خردکننده، سقوط برف سنگین، باران شدید، یورش، نرمی، با زور پرتاب کردن، کوبیدن، رگبار تند باریدن، سر، کله
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She had a pash for her school friend.
او نسبت به هممدرسهای خود محبت کودکانه داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pash» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pash