با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Pathognomonic

ˌpæθəɡˈnɑmɪk ˌpæθəɡˈnɒmɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    پزشکی شاخص، مشخصه (نشانه یا علامت ویژه‏‌ای که مشخص‏‌کننده‌ی یک بیماری باشد)
    • - The sudden onset of severe headache and neck stiffness is pathognomonic for meningitis.
    • - شروع ناگهانی سردرد شدید و سفتی گردن شاخص مننژیت است.
    • - The combination of fever, cough, and shortness of breath is pathognomonic for pneumonia.
    • - ترکیبی از تب، سرفه و تنگی نفس مشخصه‌ی پنومونی (سینه‌پهلو) است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت pathognomonic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pathognomonic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pathognomonic

لغات نزدیک pathognomonic

پیشنهاد بهبود معانی