شکل جمع:
pentagramsستارهی پنجرأس، ستارهی پنجضلعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She wore a necklace with a small pentagram pendant.
او یک گردنبند با آویز کوچک ستارهی پنجضلعی میانداخت.
The pentagram was drawn on the floor as part of the ritual.
ستارهی پنجضلعی بهعنوان بخشی از مراسم روی زمین کشیده شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pentagram» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pentagram