بوی خاک بارانخورده (بوی عطری که پساز باریدن باران روی خاک خشک و گرم بلند میشود)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She loved the scent of petrichor.
او عاشق رایحهی خاک بارانخورده بود.
The petrichor reminded him of childhood days spent playing in the rain.
بوی خاک بارانخورده او را به یاد روزهای کودکی انداخت که در زیر باران بازی میکرد.
As the rain began to fall, the petrichor brought a sense of calm and nostalgia.
با شروع بارش باران، بوی خاک بارانخورده حس آرامش و نوستالژی را به ارمغان آورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «petrichor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/petrichor