امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pharaoh

ˈferoʊ ˈfeərəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    pharaohs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
فرعون (عنوان پادشاهان مصر باستان)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The pharaoh's tomb was filled with treasures and artifacts.
- آرامگاه فرعون پر از گنجینه‌ها و آثار باستانی بود.
- The pharaoh's reign marked a significant era in Egyptian history.
- سلطنت فرعون دوران مهمی را در تاریخ مصر رقم زد.
- The pharaoh wore a crown adorned with precious jewels.
- فرعون تاجی بر سر داشت که با جواهرات گران‌بها مزین شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pharaoh

  1. noun a ruler in ancient Egypt

ارجاع به لغت pharaoh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pharaoh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pharaoh

لغات نزدیک pharaoh

پیشنهاد بهبود معانی