فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Pilot Burner

ˈpaɪlət ˈbɜrnər ˈpaɪlət ˈbɜːnə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    شمعک مشعل
    • - The technician had to replace the pilot burner.
    • - تکنسین مجبور شد شمعک مشعل را تعویض کند.
    • - The pilot burner in the water heater needed to be adjusted.
    • - شمعک مشعل در آبگرمکن نیاز به تنظیم داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت pilot burner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pilot burner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pilot-burner

لغات نزدیک pilot burner

پیشنهاد بهبود معانی