فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Pilotage

American: ˈpaɪlətɪdʒ British: ˈpaɪlətɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    راهنمایی کشتی، خلبانی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pilotage

  1. noun The occupation of a pilot
    Synonyms: piloting, navigation, pilotry

ارجاع به لغت pilotage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pilotage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pilotage

لغات نزدیک pilotage

پیشنهاد بهبود معانی