کسبوکار شغل ویژهی زنان، یقهصورتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was proud to be part of the pink-collar workforce.
او از اینکه جزئی از نیروی کار یقهصورتی بود، احساس غرور میکرد.
The company's commitment to gender equality was evident in its efforts to hire more pink-collar employees.
تعهد شرکت به برابری جنسیتی از تلاشهای آن برای استخدام بیشتر کارکنان یقهصورتی مشخص بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pink-collar» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pink-collar