آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Plantain

ˈplæntɪn ˈplæntɪn

شکل جمع:

plantains

معنی plantain | جمله با plantain

noun countable uncountable

میوه پلانتین، موز پختنی، موز سبز

The restaurant serves a delicious dish of baked plantains with honey.

رستوران غذایی خوشمزه از موز پخته‌شده با عسل سرو می‌کند.

Plantains are often used in Caribbean and Latin American cuisine.

پلانتین اغلب در آشپزی کارائیبی و آمریکای لاتین استفاده می‌شود.

noun countable uncountable

درخت پلانتین، درخت موز سبز، درخت موز پختنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Plantains can bear fruit multiple times a year under ideal conditions.

درختان موز سبز در شرایط ایده‌آل می‌توانند چندین بار در سال میوه بدهند.

Farmers planted several rows of plantain to provide food for the village.

کشاورزان چند ردیف درخت پلانتین کاشتند تا غذای روستا را تأمین کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد plantain

  1. noun a banana tree bearing hanging clusters of edible angular greenish starchy fruits; tropics and subtropics
    Synonyms:
    plantain tree Musa paradisiaca

سوال‌های رایج plantain

شکل جمع plantain چی میشه؟

شکل جمع plantain در زبان انگلیسی plantains است.

ارجاع به لغت plantain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plantain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plantain

لغات نزدیک plantain

پیشنهاد بهبود معانی