آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۲ مهر ۱۴۰۴

    Plasma

    ˈplæzmə ˈplæzmə

    معنی plasma | جمله با plasma

    noun

    ( plasm ) (کالبدشناسی) پلاسما، قسمت آبکی خون، خونابه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    plasma coating

    اندایش پلاسمایی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد plasma

    1. noun the colorless watery fluid of the blood and lymph that contains no cells, but in which the blood cells (erythrocytes, leukocytes, and thrombocytes) are suspended
      Synonyms:
      blood-plasma plasm

    سوال‌های رایج plasma

    معنی plasma به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «plasma» در زبان فارسی به «پلاسما» ترجمه می‌شود.

    پلاسما یکی از چهار حالت اصلی ماده است که در کنار جامد، مایع و گاز قرار می‌گیرد، اما از نظر ساختار و رفتار فیزیکی تفاوت‌های چشمگیری با آن‌ها دارد. پلاسما حالتی از ماده است که در آن، اتم‌ها به ذرات باردار یعنی یون‌ها و الکترون‌های آزاد تبدیل می‌شوند. این حالت معمولاً در دماهای بسیار بالا یا در میدان‌های الکتریکی قوی ایجاد می‌شود و به دلیل رسانایی بالا و واکنش‌پذیری زیاد، نقش مهمی در پدیده‌های طبیعی و فناوری‌های پیشرفته دارد.

    در طبیعت، پلاسما به‌طور گسترده وجود دارد و بخش عمده‌ای از جهان قابل مشاهده را تشکیل می‌دهد. خورشید و سایر ستارگان در واقع از پلاسما ساخته شده‌اند، زیرا دمای بسیار بالای آن‌ها باعث یونیزه شدن کامل گازهای موجود می‌شود. حتی پدیده‌هایی مانند رعد و برق، شفق قطبی و شعله‌های آتش در برخی شرایط، نمونه‌هایی از پلاسما در مقیاس زمینی محسوب می‌شوند. این امر نشان می‌دهد که پلاسما نه یک حالت نادر، بلکه یکی از فراگیرترین اشکال ماده در کیهان است.

    در علم و فناوری، پلاسما کاربردهای گسترده‌ای دارد. یکی از شناخته‌شده‌ترین استفاده‌ها در فناوری نمایشگرهای «صفحه‌نمایش پلاسما» (Plasma Display) است که در گذشته در تلویزیون‌های پیشرفته به کار می‌رفت. علاوه بر آن، از پلاسما در جوشکاری صنعتی، برش فلزات، تصفیه آب، و حتی در تولید نیمه‌رساناها در صنعت الکترونیک استفاده می‌شود. همچنین فناوری «پلاسما سرد» امروزه در پزشکی برای ضدعفونی سطوح، درمان زخم‌ها و نابودی باکتری‌ها به کار گرفته می‌شود.

    در فیزیک پیشرفته و انرژی، پلاسما جایگاه ویژه‌ای در تحقیقات مربوط به «همجوشی هسته‌ای» دارد. همجوشی هسته‌ای فرایندی است که در خورشید رخ می‌دهد و هدف دانشمندان، بازتولید آن در زمین برای دستیابی به منبعی پاک، بی‌پایان و ایمن از انرژی است. در این نوع آزمایش‌ها، دما به میلیون‌ها درجه می‌رسد تا پلاسما شکل بگیرد و واکنش‌های هسته‌ای کنترل‌شده انجام شود. اگر این فناوری به‌طور کامل توسعه یابد، می‌تواند آینده‌ی انرژی جهان را دگرگون کند.

    از سوی دیگر، واژه‌ی «plasma» در زیست‌شناسی و پزشکی نیز کاربرد دارد، اما با مفهومی متفاوت. در این زمینه، پلاسما به بخش مایع خون گفته می‌شود که سلول‌های خونی در آن شناورند. این مایع زردرنگ شامل پروتئین‌ها، مواد غذایی، هورمون‌ها و مواد زائد است و نقش حیاتی در انتقال مواد در بدن دارد. در نتیجه، پلاسما نه تنها در دنیای فیزیک، بلکه در بدن انسان نیز نقشی کلیدی و حیاتی ایفا می‌کند.

    «پلاسما» واژه‌ای چندوجهی است که هم در علوم پایه و فناوری‌های مدرن و هم در زیست‌شناسی کاربرد دارد. این مفهوم نمادی از پویایی، انرژی و تحول است و شناخت آن به درک عمیق‌تر از سازوکارهای طبیعی و پیشرفت‌های علمی بشر کمک می‌کند.

    ارجاع به لغت plasma

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «plasma» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plasma

    لغات نزدیک plasma

    • - plasm
    • - plasm-
    • - plasma
    • - plasma membrane
    • - plasmagel
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.