فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Plasticine

    ˈplæstəsiːn ˈplæstəsiːn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    انگلیسی بریتانیایی نام تجاری پلاستیسین (نام تجاری ماده‌ای نرم و رنگی شبیه به گِل که برای ساخت اشکال و مدل‌های مختلف، به‌ویژه توسط کودکان، کاربرد دارد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - After the lesson, the teacher collected all the Plasticine.
    - پس‌از درس، معلم همه‌ی پلاستیسین‌ها را جمع‌آوری کرد.
    - Plasticine is a great medium for teaching kids about colors and shapes.
    - پلاستیسین وسیله‌ای عالی برای آموزش رنگ‌ها و اشکال به کودکان است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد Plasticine

    1. noun a brand name for a pliable material similar to clay that comes in various colors, primarily used by children to create shapes and models
      Synonyms:
      modelling clay

    ارجاع به لغت Plasticine

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Plasticine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plasticine

    لغات نزدیک Plasticine

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه