فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Plotline

ˈplɑːtˌlaɪn ˈplɒtˌlaɪn

شکل جمع:

plotlines

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: plot line

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

ادبیات سینما و تئاتر هنر روند پِی‌رنگ، خط داستانی، طرح داستان (دنباله‌ای از رویدادها و اتفاقاتی که در طول داستان، فیلم، نمایشنامه یا سریال رخ می‌دهد و روایت را پیش می‌برد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The movie's plotline was simple but emotionally powerful.

روند پِی‌رنگ فیلم ساده اما ازنظر احساسی تأثیرگذار بود.

The subplot added depth to the main plotline.

داستان فرعی، به خط داستانی اصلی عمق بیشتری بخشیده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plotline

  1. noun the main story or a particular sequence of events in a book, film, play, or other narrative work

ارجاع به لغت plotline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plotline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plotline

لغات نزدیک plotline

پیشنهاد بهبود معانی