فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Point Of Sale

ˌpɔɪnt əv ˈseɪl ˌpɔɪnt əv ˈseɪl ˌpɔɪnt əv ˈseɪl ˌpɔɪnt əv ˈseɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    points of sale

توضیحات

مخفف این لغت POS است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
کسب‌وکار پایانه‌ی فروش، پردازه (جایگاهی برای خرید کالا، گرفتن سفارش، پرداخت و سایر خدمات مشتریان)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She upgraded the point of sale software to enhance security.
- او نرم‌افزار پایانه‌ی فروش را برای افزایش امنیت ارتقا داد.
- She handled the transactions at the point of sale with great accuracy.
- او با دقت بالایی به تراکنش‌های پایانه‌ی فروش رسیدگی می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد point of sale

  1. noun a place where a retail transaction is completed. It is the point at which a customer makes a payment to a merchant in exchange for goods or services

ارجاع به لغت point of sale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «point of sale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/point-of-sale-2

لغات نزدیک point of sale

پیشنهاد بهبود معانی