آخرین به‌روزرسانی:

Politicalize

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

سیاسی کردن، دارای سازمان سیاسی کردن، تدبیرگانی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The university's atmosphere has become politicalized.

محیط دانشگاه سیاسی شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت politicalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «politicalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/politicalize

لغات نزدیک politicalize

پیشنهاد بهبود معانی