Pollen

ˈpɑːlən ˈpɒlən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
گیاه‌شناسی گرده، ریزگرد، دانه‌ی گرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- pollen analysis
- تجزیه و تحلیل گرده
- pollen chamber
- اتاقک گرده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pollen

  1. noun
    Synonyms: dust, microspores, powder, fine particles, antheridium, spermagonium, spermatophore

ارجاع به لغت pollen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pollen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pollen

لغات نزدیک pollen

پیشنهاد بهبود معانی