امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Polymorphism

    American: ˌpɑːliˈmɔːrˌfɪzəm British: ˌpɑːliˈmɔːˌfɪzəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    چند ریختی _ قابلیت تعریف مجدد برای یک روتین که از یک کلاس گرفته شده است (در نرم افزارها)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد polymorphism

    1. noun (chemistry) the existence of different kinds of crystal of the same chemical compound
      Synonyms:
      pleomorphism
    1. noun The quality of being made of many different elements, forms, kinds, or individuals
      Synonyms:
      diverseness diversification diversity heterogeneity heterogeneousness miscellaneousness multifariousness multiformity multiplicity variegation variety variousness

    ارجاع به لغت polymorphism

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «polymorphism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polymorphism

    لغات نزدیک polymorphism

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return