امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pose A Problem

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
مشکل ایجاد کردن / مسئله ساز شدن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The lack of funding poses a serious problem for the project.
- کمبود بودجه مشکل جدی برای پروژه ایجاد می کند.
- His behavior is starting to pose a problem.
- رفتار او دارد مسئله ساز می شود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pose a problem

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pose a problem» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pose-a-problem

لغات نزدیک pose a problem

پیشنهاد بهبود معانی