شکل جمع:
power failuresقطعی برق، قطعی جریان برق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The power failure left the entire neighborhood in darkness.
قطعی برق کل محله را در تاریکی فرو برده بود.
The power failure caused the elevator to become stuck between floors.
قطعی برق باعث شد که آسانسور بین طبقات گیر کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «power failure» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/power-failure