با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Precensor

    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    شکل نوشتاری دیگر این لغت: pre-censor

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - transitive
    از پیش سانسور کردن، پیش‌سانسور کردن (فیلم و کتاب و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The magazine editor instructed her staff to precensor any articles that contained sensitive information.
    - سردبیر مجله به کارکنان خود دستور داد که هر مقاله‌ای که حاوی اطلاعات حساس است، پیش‌سانسور کنند.
    - The publishing company hired a team to pre-censor the controversial book before it went on sale.
    - این شرکت انتشاراتی تیمی را برای سانسور کتاب جنجالی پیش از فروش آن استخدام کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت precensor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «precensor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/precensor

    لغات نزدیک precensor

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی