موسیقی (گروه کُر یا گردهمایی در کلیسا) برعهده داشتنِ نقش سردستهی آوازخوانان، سردسته بودن، سردستگی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The music teacher precents the line at Free Church of Scotland each week.
این معلم موسیقی هر هفته در کلیسای آزاد اسکاتلند سردستگی آوازخوانان را بر عهده دارد.
I precented the Choir.
من گروه کر را سردستگی کردم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «precent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precent