فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Preterm

ˌpriːˈtɜːrm ˌpriːˈtɜːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پزشکی زودرس، نارس (مربوط به جنینی که قبل‌از پایان کامل دوره‌ی بارداری به دنیا آمده باشد) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The preterm baby required special care.
- نوزاد نارس به مراقبت‌های ویژه نیاز داشت.
- Parents of babies experiencing preterm birth often face emotional challenges.
- والدین نوزادانی که زایمان زودرس داشته‌اند، اغلب با چالش‌های عاطفی روبرو می‌شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

Collocations

  • preterm birth

    زایمان زودرس (زایمانی که پیش‌از هفته‌ی ۳۷ بارداری رخ می‌دهد)

ارجاع به لغت preterm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preterm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preterm

لغات نزدیک preterm

پیشنهاد بهبود معانی