Price Control

American: ˈpraɪskənˈtroʊl British: praɪskənˈtrəʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

کنترل قیمت‌ها، مهار قیمت‌ها، تثبیت قیمت‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد price control

  1. noun fixed price
    Synonyms: credit squeeze, economic pressure, price-fixing, price freeze, prix fixe, restraint, valorization

ارجاع به لغت price control

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «price control» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/price control

لغات نزدیک price control

پیشنهاد بهبود معانی