آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Prof

prɑːf prɒf

شکل جمع:

profs

معنی prof | جمله با prof

noun countable informal

استاد، پروفسور

I need to schedule a meeting with my prof to discuss my research project.

برای بحث در مورد پروژه‌ی تحقیقاتی‌ام باید جلسه‌ای با استادم ترتیب دهم.

The prof asked the students to turn in their assignments by Friday.

پروفسور از دانشجویان خواست تا تکالیف خود را تا روز جمعه تحویل دهند.

abbreviation

حرفه‌ای (professional)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She is a prof player.

او بازیکن حرفه‌ای است.

The prof athlete broke a new record.

این ورزشکار حرفه‌ای رکورد جدیدی را شکست.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The prof chef prepared a delicious meal.

سرآشپز حرفه‌ای غذای خوشمزه‌ای را آماده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد prof

  1. noun someone who is a member of the faculty at a college or university
    Synonyms:

سوال‌های رایج prof

شکل جمع prof چی میشه؟

شکل جمع prof در زبان انگلیسی profs است.

ارجاع به لغت prof

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prof» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prof

لغات نزدیک prof

پیشنهاد بهبود معانی