آخرین به‌روزرسانی:

Prog

prɑːɡ prɒɡ

معنی

noun adverb

سیخونک زدن، با میخ نوک تیز فشار دادن، پرسه زدن، خزیدن، کاوش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت prog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prog

لغات نزدیک prog

پیشنهاد بهبود معانی