امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pulsative

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
تپشی، ضربانی، لرزشی، نبضی، پکشی، زنشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pulsative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pulsative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pulsative

لغات نزدیک pulsative

پیشنهاد بهبود معانی