با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Puppet Show

    ˈpʌpɪt ʃoʊ ˈpʌpɪt ʃəʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    puppet play نیز گفته می‌شود.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    puppet show, نمایش عروسکی (نمایشی معمولاً دراماتیک که عروسک‌گردان با استفاده از عروسک برای مخاطب اجرا می‌کند)
    سینما و تئاتر نمایش عروسکی (نمایشی معمولاً دراماتیک که عروسک‌گردان با استفاده از عروسک برای مخاطب اجرا می‌کند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The children were thrilled to watch the puppet show at the school fair.
    - بچه‌ها از دیدن نمایش عروسکی در نمایشگاه مدرسه هیجان‌زده شدند.
    - The puppet play was an entertaining way to teach children about history.
    - نمایش عروسکی شیوه‌ای سرگرم‌کننده برای آموزش تاریخ به کودکان بود.
    - The puppet show featured a variety of colorful characters and impressive puppetry techniques.
    - در این نمایش عروسکی انواع کاراکترهای متنوع و تکنیک‌های عروسک‌گردانی چشمگیر به نمایش درآمد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت puppet show

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «puppet show» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/puppet-show

    لغات نزدیک puppet show

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند