Put In An Application

آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
درخواست دادن، فرم پر کردن (برای شغل، پذیرش و غیره) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- I decided to put in an application for the project manager position.
- تصمیم گرفتم برای سمت مدیر پروژه درخواست بدهم.
- She put in an application to several universities.
- او برای چندین دانشگاه درخواست پذیرش فرستاد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت put in an application

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put in an application» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/put-in-an-application

لغات نزدیک put in an application

پیشنهاد بهبود معانی